جدول جو
جدول جو

معنی بیمه گذار - جستجوی لغت در جدول جو

بیمه گذار
کسی که سرمایه یا کالا یا جان خود را نزد موسسه یا شرکت بیمه بیمه کند
فرهنگ لغت هوشیار
بیمه گذار
کسی که جان یا مال خود را در نزد شرکت ها یا بنگاه های بیمه، بیمه می کند
تصویری از بیمه گذار
تصویر بیمه گذار
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بیمه گذاری
تصویر بیمه گذاری
Securitization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
секьюритизация
دیکشنری فارسی به روسی
сек’юрити́зація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
การสร้างหลักทรัพย์
دیکشنری فارسی به تایلندی
सुरक्षा वितरण
دیکشنری فارسی به هندی
סיכום ניירות ערך
دیکشنری فارسی به عبری
সিকিউরিটাইজেশন
دیکشنری فارسی به بنگالی
سیکیورٹائزیشن
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نیزه گذار
تصویر نیزه گذار
آنکه با نیزه جنگ کند، نیزه زن، نیزه دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قیمت گذار
تصویر قیمت گذار
آنکه قیمت اشیا را سنجیده و ارزش آن ها را تعیین می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نیزه گذار
تصویر نیزه گذار
آنکه نیزه را از بدنها و موانع عبور دهد: (اولجایتو سلطان دانشمند بهادر را باده هزار سوار جوشن پوش نیزه گذار بجانب هرات روان ساخت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیزه گذار
تصویر نیزه گذار
((~. گُ))
پرتاب کننده نیزه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیمه گر
تصویر بیمه گر
شرکتی که جان یا مال کسی را از خطرها و خسارات احتمالی بیمه کند
فرهنگ فارسی عمید